چهره اروپایی رویا نیست
صبح پاییز است. هوای خنک از پنجره تو می زند. آفتاب اما هنوز گرمایش را دریغ نکرده و می شود از پشت پنجره، نور را با رقص ذرات غبارآلوده هوا که میان شیشه و پارکت کف اتاق تیغ زرد کشیده اند، دید. همه چیز آن قدر عادی است که انگار قرار نیست هیچ چیزی در دنیا عوض شود. زنِ خانه تازه بیدار شده است؛ مردِ خانه تازه حوله پیچ از حمام درآمده است. بوی نان تازه از توی تُستر بیرون می زند. تخم مرغ های نیم پز و عسلی روی میز صبحانه دلبری می کنند. عطر کره می رود که خودش را بیامیزد در جان صبحانه روز تعطیل و یک عکس اینستاگرامی همه چیز این صبح را ثبت می کند... پشت میز، وقت نوشیدن دومین جرعه از چای تازه دم، مرد می پرسد: «خوبی؟! حواست هست؟!». آن وقت زن جواب می دهد: «اوهوم... دارم به یه تغییر حسابی فکر می کنم...».
اگر شما مرد قصه بودید، بعد از شنیدن «می خوام تغییر کنم» به اولین چیزی که فکر می کردید چه بود؟! من -که زن و مرد قصه نیستم- همین که یک نفر از تغییر حرف می زند، فوری سعی می کنم اجزای صورتش را به ذهن بسپرم تا ببینم بعدا چه می شود! برای زن ها انگار بحثِ تغییر، اول از ظاهر آغاز می شود. گرچه ظاهر متفاوت ساختن، در تمام لحظات و روزهای آدم تاثیر می گذارد. داریم از یک تغییرِ رنگ اساسی، روی موهایتان حرف می زنیم؛ بلوند شدن مو که صورتتان را وارد مرحله جدیدی از تاریخِ معاصرِ زیبایی تان می کند.
حالا فکر کنید که هر بار وقتی از بلوندی حرف می زنید یاد چه چیزی می افتید؟! موهای روشن و زرد اروپایی؟! هنرپیشه ها و سلبریتی های هالیوودی؟! بچه های بامزه در تبلیغ های تلویزیونی پوشک؟! صورت های استخوانی اسکاتلندی ها؟! همم... این ها همه تصاویر درستی هستند، اما مفهوم بلوندی مو کمی پیچیده تر از این حرف هاست. راستش را بخواهید هر جور رنگ روشنی که برای به دست آمدن آن موهای شما را به پایه صفر رنگی برسانند، در دنیای زیبایی، رنگ موی بلوندی محسوب می شود؛ بلوند پلاتینی، دودی، طلایی، بژ، نقره ای، عسلی و ... .
موی بلوند در شوی بزرگ سال
لباس ها را از روی رگال برمی دارد و یک به یک با دقت بررسی می کند. بعضی لباس ها که بخت یارشان بوده به رگال برمی گردند و باقی را می اندازد روی دست نیمه افراشته شهرزاد تا به رگال دیگری منتقل شوند. حساسیت زیاد از حد ویدا برای انتخاب لباس های مناسب مزون، شاید تنها دلیل موفقیتش در همه این سال ها بوده است. تبدیل یک مزون ابتدایی و کوچکِ مرکز شهری به این مزون بزرگِ بالای شهری به همین راحتی ها هم نبوده است. برای همین است که ویدا تمام دوران کاری اش را با همان حساسیت اولیه به انتخاب لباس های کاملا مناسب، از میان فقط مناسب ها مشغول بوده است.
همین آخر هفته که از راه برسد و سه روز شوی سال مزون ویدا برگزار شود، آدم های زیادی از راه می رسند برای خرید و شاید بیشتر برای حضور در یکی از بهترین نمایشگاه های لباس سال تهران. ویدا با همه سرشلوغی همین طور که لباس ها را برای قسمت های مختلف شو آماده و برای هر کدام از آنها برنامه ریزی خاص خودش را می کند، برای شهرزادِ نسبتا تازه کار از قوانین شوی سال بیشتر می گوید: «یکی از مهم ترین چیزهایی که باید حواست بهش باشه، اینه که ما باید از همه نظر تمیز و مرتب و شیک باشیم. لباس هایی که می پوشیم، نوع میکاپ صورتمون، رنگ مو و حتی گوشواره ای که توی گوشت می ندازی، اولین چیزیه که مشتری ها موقع ورود می بینن... شهرزاد ما شناسنامه کارمون هستیم...». آن وقت از تجربه دوستی با آرایشگاه اینترنتی کلون با هم حرف می زنند که بین همه شلوغی های کار چه قدر توانسته به داد روزمرگی های ویدا برسد. «همین فردا صبح هم با آرایشگاه اینترنتی کلون قرار دارم... امسال می خوام موهام رو پلاتینه کنم چون ترکیبش با اون پیرهن نیلی خیلی چشم نواز می شه... راستی می دونی پلاتینه رنگ سال بوده امسال... تو خودت به موهات فکر کردی؟!».
بلوند کردن مو یکی از آن کارهای بسیار تخصصی در حوزه آرایش مو است که انجام دادنش برای اولین بار یک پیش نیاز دارد: دل به دریا زدن. از آن دست دل به دریا زدن که فقط مخصوص زن های یاغی و جسور است. برای بلوند شدن مو آرایشگر کلون باید با دقت زیاد و با توجه به رنگ، جنس و اندازه موهایتان شروع به بی رنگ کردن مو کند. بله صحبت از همان دکلره معروف است که کاری بسیار تخصصی و حرفه ای در حوزه زیبایی است. میزان استفاده از دکلره برای هر مویی به پارامترهای مختلفی بستگی دارد. به همین خاطر آرایشگر برای این کار با توجه به رنگی که شما انتخاب می کنید وارد کار می شود. حتما شما هم از آسیب هایی که وقت دکلره به موهای اطرافیانتان رسیده است، زیاد شنیده اید و حسابی ترس برتان داشته است. خوب است بدانید که وقتی کار را به کاربلدش می سپارید موفق می شوید موهایتان را از هر جور آسیب حفظ کنید. بهتر است قبل از شروع کار همه خصوصیات رنگی که دوست دارید به دست بیاید، رنگ اصلی موهای خودتان و سابقه رنگ هایی که تا حالا روی موهایتان گذاشته اید را با آرایشگاه اینترنتی کلون در میان بگذارید. این کار برای انتخاب درست مواد به ما و همکار متخصصمان بسیار کمک می کند.
مهمانی آناهیتای سنتی
می آید. با لیوان بزرگ چای در دست. می آید نزدیک تر به سالن بزرگ خانه و می نششیند روی فرش دست بافت و کلاسیکی که همین ماه پیش برای این قسمت از خانه سفارش داده بود. به جسم استخوانی آن پشتیِ سنتی تکیه می دهد و پاهایش را دراز می کند. بعد پای سمت راستی را لیز می دهد روی سمت چپی و زل می زند به ژلیش ناخن های پایش. قلپِ ریزی با متانتی درشت به چای سرخ رنگش در دل ماگ سفید می زند و عطرِ هلِ چای از توی بینی می رساند خودش را تا پشت پلک هایش. دامنِ پر از گلش را از روی ساق پا بالا می آورد تا زانو و به خال ریز گوشه زانویش کمی نگاه می کند.
لیوان برای جرعه بعدی چای، نرسیده به لبانش می ماند معلق میان دست هاش و به آن گوشه چوب گردوییِ کتابخانه نگاه می کند: «اینجا یه گلدون کوچیک کم داره...». برای مهمانی آخر هفته تمام فکرهایش را کرده. برنامه غذاها را مرتب چیده و در دفتر زرد و قرمزش لیست خریدها را هم کامل نوشته است. آناهیتا عاشق مهمانی های بی مناسبت است. از آن دورهمی ها که هیچ کس دنبال هدیه و بلوای مناسبتی خاصی نیست. همه انگار از راه می رسند که فقط شبی را کنار هم بی خیالِ همه کارهای دیگرِ زندگی، طی کنند. چای را نیمه رها می کند کنار پشتی و می رود در اتاق تا لباسهایش را برای مهمانی آماده کند. دامن کوتاه زرد، بلوز گیپور مشکی رنگ و همان صندل چرمی دوست داشتنی اش را از توی کمد در می آورد و می پوشد. کنار آینه قدی، نگاهی سراسری به خودش می اندازد. همه چیز به نظر خوب و مرتب می آید. از انگشتان پا نگاهش را توی آینه حرکت می دهد به بالا: «دامنِ اتوی حسابی می خواد... بلوزم خوبه... گمونم با اون گردنبند عقیقم بهترم بشه... موهام رو چی کار کنم؟! صاف و براشینگ شده...». هنوز خیال بازی ذهنش تمام نشده که نفسش در گلو می ماند. ریشه قهوه ای موهاش از میان ساقه های بلوند توی ذوق می زند. رنگ ساقه ها هم به اندازه کافی درخشنده نیست. «آرایش موهام رو چی کار کنم؟» ... تبلت را برمی دارد. باید برای فردا از آرایشگاه اینترنتی کلون درخواست رنگ ریشه و رنگساژ ثبت کند.... پنجشنبه است. هنوز کمی قبل از آن که مهمان ها برسند. آناهیتا دوباره ایستاده است در دید آینه قدی اتاق و خودش را نگاه می کند: «خب... دامنِ که خوبه.. بلوزم که خوبه.. این گردن بندم که خیلی به درد لباس هام می خوره ... موهامم که عالی شده...». حالا دیگر هیچ ریشه قهوه ای بی هویتی، رنگ بلوند طلایی موهایش را بازی نمی دهد. حالا دیگر آناهیتا همان چیزی شده است که می خواست.
اگر مطلب این صفحه رو دوست داشتید، حتما مطالب زیر هم به کارتون میاد:
چرا باید موهایمان را ویتامینه کنیم؟!