صورت زیبا آسان به دست میآید!
صبح بیدار میشوید و مسواک را برمیدارید که به داد دندانهایتان برسید؛ یکباره چشمتان میافتد به صورتتان در آینه. پلکهای بالایی پف کرده، زیر چشمها گود افتاده... دستهایتان را بلند میکنید و چند ضربهای به پوست صورتتان میزنید. چروکهای ریز ریز دارند دور چشمتان، روی پیشانی و کنار لبها شکل میگیرند. نه ممکن نیست. حق هیچ پرنسسی در جهان، داشتن همچین صورتی نیست. برای همین است که ماساژوها به دادتان میرسند تا پوستِ تابدارتان را صاف و بیدغدغه تحویلتان دهند؛ چون ماساژ پاکسازی صورت برای هیچ زنی یک انتخاب نیست؛ این یک روشِ زندگی با تغذیه مناسب پوستیست:
هر روز همین حوالی صبح اکرم خانم را صدا میکند که بوم نقاشیاش را ببرد در تراس بزرگ و همانجای همیشگی روی سهپایه چوبی بگذارد. بعد رنگها را از جعبه پیدا میکند و صدایشان میزند: «یه تیوپ لیمویی کمرنگ و یه دونه کهربایی... سبز پُر رنگ... سبز یشمی رو کجا گذاشتم؟!... ایناهاش... اُخرایی برای در حیاط لازم دارم... برای شاخههای اون ارغوان چه رنگی میخوام؟! همممم... بنفش و بلوویولت...». آن وقت لیوان بزرگ قلموها را هم برمیدارد و با خودش میبرد. بعد همین که مینشیند پشت بوم نقاشی و شروع میکند به جرعه جرعه نوشیدن از قهوه تازه دمی که اکرم برایش آورده، یادش میافتد باز هم پارچه پاککردن قلموها را با خودش نیاورده. آن وقت است که دوباره مثل هر صبح دیگری داد میزند: «اکرم جووووون؟!».
پریچهر تمام صبحهایش را به نقاشیِ طبیعت میگذراند. طبیعتی که بیش و کم از همان باغ خانه میبیند را با رنگهایش صدها تابلوی ریز و درشت میکند و چاشنیاش کمی خلاقیت لای رنگها میزند به بومها. این طوری زندگی در شهر هرچه قدر هم سخت و آغشته به دود باشد، برای پریچهر رنگ و لعاب دیگری دارد: همان قدر سبز که درختِ بید جلوی تراس... همان قدر سفید که شکوفههای گیلاس هم سن و سال خودش. بعد وقتی چهارشنبه های دورهمی شود و دوستانش از راه برسند، تابلوهای هفته قبل را برایشان نمایش میدهد و مثل هر چهارشنبهای میگوید: «من دنیای خودم رو دارم.. من وسط شهر، ولی دور از شهر زندگی میکنم».
حوالی ساعت یازده و نیم امروز پیش از آنکه وقت دوش قبل از استراحت پریچهر برسد، با ماساژور کلون قرار دارد. این صورتِ زیر آفتابِ هر روزه، این لطافتِ پوستِ پنجاه و چند ساله که یک شبه با پریچهر انس نگرفته!
دو هفته یک بار زمان استراحتِ صورت است زیر نقشهای انگشت ماساژور... که انگار صورتش بوم نقاشی باشد و آن انگشتها مسئول اجرای تابلوی «گلهای آفتابگردان». اکرم خانوم که میآید برای جمع کردن لیوان قهوه و بشقابِ کیکِ نیم خورده، با صدای آرام میگوید: «خانوم ماساژورتون رسیدن...».
لباسهایش را عوض میکند، میرود دراز میکشد روی تخت و چشمهایش را میبندد، دستهای ماساژور با آن رطوبتِ رویایی، مینشیند روی پوست صورتش. نفس میکشد و سعی میکند دم و بازدمش را با ریتمی منظم کنترل کند. از پشت پلکهای بستهاش تصویر میبیند: رنگها درهم میروند و شکلهای عجیب میگیرند: یک سبز خیلی خوشرنگ در تاریکی پلکهای بستهاش دایره میشود و همین طور که کمی بزرگ میشود، آبیهای لاجوردی از وسطش رشد میکنند و سبزها را میبلعند. سر انگشتان ماساژور که روی صورتش لیز میخورد، میگوید: «هروقت به اینجای ماساژ میرسیم، احساس میکنم من بوم نقاشیام و شما ونگوگ... برای همین گوشم تیر میکشه...» بعد پقی میزند زیر خنده...
همانقدر که ماساژ بدن به رفع خستگی و تنش از تن شما کمک میکند، ماساژ صورت هم برای جوانسازی و تازهسازی پوست مهمترین قسمت بدنتان لازم است. درواقع یک ماساژ حرفهای به ریلکس کردن عضلات منقبض شده صورت (که شما انقباضش را کمتر حس میکنید) کمک کرده و در نهایت سدی مقابل ایجاد خطوط و چروکهای جدید ایجاد میکند. از طرفی ماساژ صورت باعث افزایش جریان خون هم میشود و مقدار مناسبی از اکسیژن و مواد مغذی دیگر را که برای سلامتی مهم هستد به پوستتان میرساند؛ آن وقت وقتی صبح از خواب بیدار میشوید به جای یک صورت پف کرده و زرد، صورت طبیعی خودتان را دارید. راستِ راستش را بخواهم برایتان بگویم، جریان بیشتر خون در ناحیه صورت، تولید کلاژن را افزایش میدهد. کلاژن را که میشناسید؟! وقتی هم که به میزان لازم کلاژن داشته باشید، یعنی شمای مثلا پنجاه ساله، صاحب سنِ پوستی 30ساله هستید.
وقتی استرس نیست میشود
تا قبل از اینکه به سن کنکور برسد، هیچ وقت استرس را تجربه نکرده بود. اصلا وقتی کسی میگفت دلهره و استرس دارم، انگار از چیز عجیبی حرف زده بود که در دنیای روژینا وجود نداشت. با افتخار میگفت: «من درکی از این استرس و اون افسردگی و این چیزها ندارم کلا...» اما بالاخره در همان سال کنکور چرخش یک چیزهای عجیبی را در دلش حس کرده بود و همان جا فهمیده بود «تو دلم رخت میشورن» دقیقا یعنی چه! بعد از کنکور هم تا همین حالا همیشه برای چیزهای کوچک و بزرگ زندگی استرسهای ناب گرفته بود.
از آن دست اضطرابها که جیغِ تمام سلولهای تن آدم را در میآورند. با این حال وقتی برای نجات خودش به کلاس یوگا رفته بود، راههای کنترل استرس را بیشتر یاد گرفته و با ماساژ صورت هم آشنا شده بود. از همان وقت تا حالا هم ماساژ صورت برای روژینا یک انتخاب همیشگی بوده است.
دنیای این روزهای ما شکل عجیبی شده که بخواهیم یا نه، استرس یک جایی، یک وقتی یا در بزنگاهی بالاخره وقتشناسی میکند و سراغمان را میگیرد. یعنی بدون اینکه در بزند، از دریچه چشمها و گوشهایمان خودش را نرم میلغزاند به تمام جانمان. برای همین است که متخصصین حوزههای مختلف علمی تا جایی که زورشان رسیده، تلاش کردهاند راههایی برای رفع این تنشهای روزمره کشف کنند. خوشبختانه ماساژ صورت یکی از همین راههاست. ریلکس شدنِ عضلات چشمهای خسته شما، بازگرداندن آرامش به پیشانی و عضلات نگهدارنده فکِ دائم جنبندهتان و از همه مهمتر وقت گذاشتن برای توجه به خود یکی از مهمترین عواملی است که به رفع دلهرههای بیرحم کمک میکند. از طرفی هم یک سرِ کلاف این سردرد هر روزه که نمیدانید چرا دست برنمیدارد از شما، به همان استرس عزیزتان گره خورده است. نگران نباشید! ماساژ شقیقه و سینوسها این سردرد را هم از شما دور میکند.
میخواهم جوان بمانم
خیلی وقت است که ماساژ صورت برای پاکسازی، برنامه هر ماهه مریم شده است. یعنی درست از وقتی که دخترش یک برنامه عجیب روی موبایلش نصب کرده بود: عکس مریم را داده بودند به برنامه و بعد از سی-چهل ثانیه لعنتی، اپلیکیشن عکسِ پیریاش را تحویلش داده بود.
هرچه بچههایش قهقهه زده بودند و از این شوخی سر صبح با مادر خوششان آمده بود، مریم تصویر پیری خودش را مثل تیری تیز در قلبش احساس کرده بود. همان وقتها خودش را رسانده بود به اولین متخصص پوست و ماجرا را برایش شرح داده بود: «نمیخوام از این مدل پیرزنهایی بشم که پوستشون هزارتا چروک عمیق داره... میترسم...». دکتر هم علاوه بر استفاده از کرمهای مخصوص، جوانسازی و ماساژ پوست به طور مرتب را برایش تجویز کرده بود: «اینجوری از اون پیرزنهایی میشی که صورتشون صاف و بیخط دیده میشه و آدم از دیدنشون کیف میکنه!».
یکی از مهمترین معجزههای ماساژ صورت، پاکسازی پوست در کنار جوانسازی است. آلودگیها دشمن طراوت پوست شما هستند و اگر به پوستِ کهنه و افسرده علاقهمند هستید، میتوانید به زندگیِ بدون ماساژتان ادامه دهید! اگر هم نه، آرایشگاه اینترنتی کلون در خدمت شماست! حذف سلولهای مرده پوست، تحریک جریان خون و نرم شدن بافت عضلات صورت شما به سم زدایی از عمق پوست کمک میکند و همین سبب پاکی پوست شما خواهد شد. ژنتیک و گاهی حساسیتهای فصلی که پوست را خشک و کویری میکنند هم در برابر ماساژ صورت بیدفاع میشوند. البته این به معنی چرب شدن پوست هم نیست، بلکه یک ماساژ درمانی درست و با فواصل منظم، به تنظیم ترشح چربیها در پوست شما کمک میکند. شاید بپرسید پس چرا میگویند ماساژ صورت ضد پیری پوست است؟! جواب ساده است؛ چون وقتی خونرسانی درست اتفاق میافتد و تنش عضلات از بین میرود، پوست برای مدتی(تا زمان ماساژ بعدی)، مرتب خودش را احیا خواهد کرد. یادتان باشد وقتی ماساژ شما تمام شد، یک ماسک گیاهی هم روی صورتتان قرار میگیرد که در آبرسانی و حفظ رطوبت پوستتان بسیار موثر است.
اگر مطلب این صفحه رو دوست داشتید، حتما مطالب زیر هم به کارتون میاد:
اگر با آرایش می خوابید، بخوانید!