تاریخ انتشار: 1397 آبان
آشنایی با کتاب «زنان در شرایط بحرانی»
کتاب «زنان در شرایط بحرانی» نوشته سارا لقمانی اولین بار در سال ۱۳۹۲ از سوی نشر شیرازه منتشر شد.
لقمانی در مقدمه کتاب نوشته است: «تو چرا رفته بودی؟!، بم الان جای زن ها نیست!، واقعاً بم بودی؟! ... ۲۵ ساله بودم که بم لرزید. دی ماه ۱۳۸۲. همان روز اول دکتر اقلیما استاد دانشگاهم همه بچه های کلاس را جمع کرد. یک اتوبوس دختران و پسران جوان مددکار اجتماعی راهی «بم» شدیم. شهری که وصف آن را زیاد شنیده اید، اما آنچه آن روزها بیشتر از همه ذهن مرا به خود مشغول کرد، ناامنی شهر بود و پادگانیشدن آن. نسبت میان مردانهشدن شهر با ناامنی چه بود؟! به وضوح متوجه می شدی هیچ نهادی به ضرورت حضور زنان امدادگر اهمیت نمی دهد. از دید همه، کارها مردانه بود. سخت و خطرناک. خیلی از نقاط شهر خالی از زن شده بود. زنان بمی با دیدن مددکاران زن از چادرها بیرون می آمدند و با آنها گفت و گو می کردند. می شد حس کرد هر جا که زنان امدادگر با روحیه و پر توان حضور دارند، تنش میان افراد محلی و غیرمحلی کمتر می شود. زن های داغ دار و بهت زده از لاک خود بیرون میآمدند و کودکان غمزده با حضور زنان امیدی در چشمان شان راه مییافت. به خود میگفتم این شهر ویران، بدون حضور زنان پرامید امدادگر هرگز نمی تواند جریان زندگی را دوباره به خود ببیند....».
لقمانی در بخش اول به رابطه بین جنسیت و بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی می پردازد. او سعی می کند تا با بیان تجربیات زیست شده در سراسر دنیا، اهمیت پرداخت به امدادرسانی در بحرانها را با رعایت وضعیت متفاوت زنان نسبت به مردان شرح دهد. در بخش دوم کتاب نویسنده به ارائه نکاتی در ارتباط با نحوه امدادرسانی به زنان در شرایط بحرانی می پردازد و تلاش می کند با گریز از موقعیتها و ابعاد مختلف زندگی، نشان دهد چگونه یک موقعیت مشترک میتواند برای زنان پیامدها و دغدغه هایی متفاوت از مردان و دیگر گروه های جامعه ایجاد کند.
به گفته مؤلف، این کتاب در تمام مراحل به اصول بنیادین زیر پایبند است:
۱. برابری بین همه انسان ها و احترام به کرامت ذاتی آنها. باور به این اصل که در حل مشکلات جامعه همه انسانها فارغ از جنس و سن با هم برابر بوده و شایسته احترام و تأمین نیاز برای خروج از شرایط بحرانی هستند.
۲. مشارکت اجتماع محلی؛ در تمام مراحل کمکرسانی و حل بحران پایبند به مشارکت اجتماع محلی است و باور دارد تغییرات در جامعه پایدار و مؤثر نخواهد بود، مگر با مشارکت افراد همان جامعه.
۳. بهره گیری از توان و ظرفیت گروه های هدف؛ باور به اینکه گروههای در معرض خطر (مانند زنان و کودکان) قربانیان دست و پا بسته نیستند و اگرچه به حمایت نیاز دارند، اما ظرفیت و تواناییهایی دارند که آنها را قادر می سازد علاوه بر حل مشکلات خود، برای اجتماع محلی نیز پرثمر باشند.
۴. حمایتگیری؛ برای انجام اقدامات مؤثر و مفید در حل بحران، همکاریهای گسترده بین سازمانها، گروهها و نهادهای مختلف ضرورت دارد. از هیچ فرد، گروه یا سازمانی انتظار نمی رود بتواند به تنهایی تمام اقدامات لازم در موقعیت بحرانی را انجام دهد. جلب حمایت های عمومی و اثرگذاری بر سیاستگذاری ها، برنامهریزی ها و ایجاد حساسیت در بین مسئولان از اصول بنیادینی است که انتظار می رود امدادگران و تسهیلگران نیز نسبت به آن حساس باشند.