تابستان از راه رسید
تابستان از راه رسید

تابستان از راه رسید

تابستان مثل هر فصل دیگری که ناچار به آمدن است، از راه رسیده است. اسموتی خنک آلبالو و نعناع از شما، یک دنیا خوش گذرانی با آرایشگاه اینترنتی کلون.

پاییز آمد!

پاییز آمد!

امروز شروع فصل جدیدی از زندگی برای همه ماست. پاییز و رنگ های گرمش مبارک.

تابستان از راه رسید

تابستان مثل مسافری تازه نفس از راه رسیده است. حالا انگار پشتِ در چوبی جهان ایستاده باشد، دستش را بلند می کند و چند بار کلون روی در را می زند. همین که صدای تق تق کلون بلند شود، بهار کوله پشتی اش را روی کولش می اندازد و راهش را در نور خورشید شروع می کند. آن وقت کلون تکانی می خورد، در چوبی بزرگ باز می شود و درست زمانی که تابستان پایش را روی زمینِ نود و هشتم گذاشت، گرمی تازه ای روی صورت آدم های دنیا قطرۀ عرق می اندازد.

 

 

همین چند روز قبل، آن طرفِ خیابان، کنارِ کتاب فروشی، پیرمردِ موسفید روی صندلی چوبی نشسته بود و شاملو می خواند: «تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید تا عطش آب ها را گواراتر کند؟!». حالا که تابستان رسیده است، بوی کاغذهای کتاب فروشی اش لا به لای گرمای آفتاب، دلِ آدم را می برد به روزهای نوجوانی و سه ماه تابستان و یکسره لذت بردن از تعطیلات... لم دادن کنار گلدان های کاکتوس و کتاب خواندن... استخر و آب تنی و قهقهه... حالا روزها آن قدر خودشان را کش می دهند تا شب شوند که می شود ساعت ها روی نیمکتی کنار یک فضای سبز نشست و به انگشت های کشیده درختان نگاه کرد... از همان نیمکت ها که یک تکه سایه بالای سرشان دارند و دیگر هیچ...

همین امروز و فرداست که بچه ها پرونده مدرسه را برای مدت نود روز بسته نگه دارند و دوچرخه های رنگی و کوچکشان را قل بدهند توی کوچه ها... همین حالاست که طعم خوش «گل کوچیک» با آن دروازه های غریبش، با آن حدود آجری، با آن توپ های پلاستیکی، دوباره می پیچد در حافظه خیابان ها... بعد همین که ظهر شود و دست کودکی شان روی زنگ خانه را لمس کند، سردی طعم یک بشقاب هندوانه قاچ خورده، نگاهشان را صورتی تر از همیشه می کند.

همین حالا که تیر از راه رسیده است، لذت عطر و بوی گیلاس های از قرمزی سیاه یادتان نرود! نکند به فکر آلبالوها نباشید. به مادرها بگویید دلمان لک زده برای هسته گرفتن آلبالو ها و رنگ به رنگ مربا پختنشان. به پدرها بگویید شب ها که به خانه می رسند چشم و دلمان به آن کیسه پر از بستنی توی دستشان گرم است. اصلا نکند یادتان برود تخم شربتی ها را خیس کنیم برای داشتن خوش رنگ و لعاب ترین شربت های دنیا! به صندل های چرمی تان فکر کرده اید؟! به لاک های تابستانی! آبی کمرنگ، سبز خوشرنگ و صورتیِ کلونی. نکند یادتان برود به ترکیب یک مانتوی لاجوردی و شال طوسی فکر کنید! ساک شنا را از کمدتان دربیاورید. از پنجره به درخت های اطراف خانه نگاه کنید، کنار لیوان های شربت را پر کنید از حلقه های لیموترش، روی چای دمِ ظهر برای خودتان برگ نعناع تازه بیاندازید، آن وقت زیر خنکای کولر و پنکه ها یک گیلاس دوشاخه به گوشتان آویزان کنید و قهقهه بزنید... موسم گرما و میوه از راه رسیده است و کلون درست مثل روزهای تابستان شما را دوست دارد؛ همان قدر تازه که تیر، همان قدر گرم که مرداد، همان قدر صمیمی که شهریور.

 

 

 

تابستان و گرما مبارک رفقای آرایشگاه اینترنتی کلون!

پسندیدم 6

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

چه نااااز

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

سپاس از شما دوست خوبم

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

عجب متن شاعرانه ای

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

دوست نازنین بی اندازه از پیام شما ممنونیم... به نویسنده مطلب که همیشه فکر می کنه شاعر نیست پیام شما رو نشون می دیم که خوشحال بشه :)

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

منم کلون رو دوست دارم

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

قلبمان تپید... دوستی در دنیای کلون

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

با اجازه یه بخشایی از این مطلب رو برای کانال تلگرامم کپی می کنم

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

خواهش می کنم دوست عزیز... خیلی خوشحالمون می کنید اگر سفیر کلام ما در هرجای دنیا باشید !

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

یاد تابستونای دوران بچگی بخیر که تعطیل بودیم، الان که همش کار و کار

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

همین الان هم می شه از تابستون لذت برد... همین یاد کردن شما از روزهای خوب گذشته خودش یه جور عشق و عاشقی با تابستونه :)

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

آفرین چه مطلب قشنگی بود، فکر نمی کردم اینجوری هم بشه به تابستون نگا کرد

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

دوست عزیزم خوشحالیم که از مطلب لذت برده اید و نگاهتان به تابستان تغییر کرده

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

همه چیه تابستون یه طرف اون لیوان شربت که گفتی یه طرف

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

اونم شربتی که به دست مادرها درست شده و طعم لذت می ده

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

سلام مطلب جالبی بود از این نوع مطلباتون بیشتر خوشم میآد

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

سلام دوست خوبم... خوشحالیم که نظرتون جلب شده

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

چه می شه کرد با این همه احساس

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

چه قدر خوشحالیم که خوشتان آمده

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

دلم رفت

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

شاد باشید و کلونی

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

دلم حسابی تابستون خواست.

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

چه عالی ... تابستونتون پر از رنگ و شادی

کاربر مهمان پسندیدم 1 | پاسخ

خیلی خوشگل بود پسندیدم شدید😍

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

خیلی خوشحالیم :)

کاربر مهمان پسندیدم 1 | پاسخ

اگر این رو اون کسی نوشته باشه که من فکر می کنم، درست می دونم برای من نوشته و می دونم قیافه من جلو چشش بوده.

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

دوست خوبم سلام. بسیار خوشحالیم که با این مطلب ارتباط شخصی برقرار کرده اید. همراه کلون بمانید.

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

هاهاها اسمتون رو واسه سیو ربط دادین به کلون در خیلی باحال بودآفرید شیظونا

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

هرجوری حساب می کنم جز یه چشمک به خاطر شنیدن کلمه شیطونا پاسخی ندارم... شاد باشید و همراه

کاربر مهمان پسندیدم 0 | پاسخ

از پنجره به درخت های اطراف خانه نگاه کنید، کنار لیوان های شربت را پر کنید از حلقه های لیموترش، روی چای دمِ ظهر برای خودتان برگ نعناع تازه بیاندازید، آن وقت زیر خنکای کولر و پنکه ها یک گیلاس دوشاخه به گوشتان آویزان کنید و قهقهه بزنید... این خیلی تصویر قشنگی بود واقعا قشنگ

مدیریت وب سایت پسندیدم 0

ممنون دوست عزیز... خوشحالیم که لذت بردید. شاد باشید و همراه

منو خانه وارد شوید ثبت نام