تاریخ انتشار: 1397 آذر
روز جهانی مهاجران مبارک!
مهاجرت! این کلمه شما را یاد چه چیزی می اندازد؟! اصلا درک هجرت در خود یا ناخودآگاه شما چه رنگ و لعابی دارد؟! جا به جایی فیزیکی انسان از یک منطقه به منطقه دیگر؟! جا به جایی مردم در دوران مدرن؟! رفتن و رسیدن های داوطلبانه به یک منطقه؟! یا مهاجرت اجباری؟! به یاد هر کدام از اینها که بیافتید، اثر بزرگ مهاجرت در پس این مفاهیم آن چیزی است که شما را به خود مشغول می کند؛ نه فقط یک کلمه یا عبارت.
زبان شناسان، زبان های پویای اسلاوی، آلبانیایی، بالتیک و... را بازمانده زبان های از بین رفته هیتی و تخاری می دانند؛ و اگر همه این زبان ها با هم پیوند داشته باشند که دارند، جایی در گذشته دور، نیای مشترکی برای انسان ها بوده است. سال 2010 که پیش نویسِ ژنوم نئاندرتال منتشر شد، ما دانستیم که انسان های مدرنِ اروپا و آسیا به طور میانگین در DNA خود با نئاندرتال ها اشتراکی دو درصدی دارند و این یعنی دو گونه از انسان ها باید در نقطهای از گذشته با هم آمیخته باشند. یعنی درست همان جا که انسان ها آفریقا را به مقصد خاورمیانه ترک کردند. هیچ کس نمی داند نخستین انسان هوشمند (هوموساپینس) که نیای انسان کنونی است، چه زمانی پا به دنیا گذاشته است. با این حال کهن ترین فسیل های هوموساپینس (اومو) که در اتیوپی به دست آمده است، عمری نزدیک به صد و نود و پنج هزار سال دارد. این یعنی انسان امروزی نزدیک به شصت هزار سال قبل از موطن نخستین خود در آفریقا بیرون آمده است: اولین هجرت و مهاجرت شناخته شده! از اینجا می خواهیم به این برسیم که حضور انسان به گونه امروزی اش در جهان با همین مهاجرت پیوند خورده است.
عقاید جدید در ارتباط با مهاجرت، تماما خود را به توسعه و پیشرفت محصور می کند. شهروندی و تابعیت یک ملیت به یک نفر بیگانه، حق اقامت در آن کشور را می دهد؛ ولی اقامت به دلیل مهاجرت وابسته به شرایط خاصی است که توسط قانون مهاجرت تعیین می شود. مهاجرت بدون تأیید رسمی خلاف تلقی شده و دولت ها برای مهاجرت غیرقانونی مجازات تعیین می کنند. ملیت ها مهاجرت را با تعریف وطن می سنجند و تابعیت اصلی یک ملت را میراثِ شراکتی-نژادی خود به شمار می آورند؛ اما ... اما مهاجرت یا کوچ که در ادبیات امروز ما به معنی جا به جایی انسان ها از مکانی به مکانی دیگر برای هر هدفی تعریف می شود، سرشتی است که از ابتدای انسان در وجودش نهاده شده است. انسان دیروز برای دوری از فقر، بیماری، کمبود غذا، بلایای طبیعی، نزاع های قبیله ای، بیکاری، کمبود امنیت و ... مهاجرت می کرد و انسان امروز برای درک مفهوم تغییر.
اگر مهاجرت را تغییر ماهیت بدانیم که می دانیم، کلون هجرت را بر قرارِ کهنه شده قبل ترجیح داده است. مهاجرت از سبک خدمات رسانی کهنه به سبک نوین کلون. هجرت هم روزگار شیرین اعضای کلون است؛ چرا که تغییر و دگرگونی، آن کیفیت پر از جریان و تحول، مُمِّدِ حیات ماست. روز جهانی مهاجران مبارک!